سفارش تبلیغ
صبا ویژن

منبر سیاسی

انقلاب اسلامی ، انقلابی زینبى

مقام معظم رهبری : انقلاب ما انقلاب زینبى است. از اول انقلاب، زنان یکى از برجسته‌ترین نقشها را در این انقلاب ایفاء کردند. هم در خود حادثه‌ى بزرگ انقلاب، هم در حادثه‌ى بسیار بزرگ هشت سال دفاع مقدس، نقش مادران، نقش همسران، از نقش مجاهدان اگر سنگین‌تر و دردناک‌تر و تحمل‌طلب‌تر نبود، یقیناً کمتر نبود. مادرى که جوان خودش را، عزیز خودش را، دسته‌ى گل خودش را هجده سال، بیست سال - کمتر، بیشتر - پرورش داده، با آن محبت مادرانه او را به ثمر رسانده، حالا او را به طرف میدان جنگ میفرستد، که معلوم نیست حتّى جسد او هم برخواهد گشت یا نه. این کجا، رفتن خود این جوان کجا؟ که خوب، این جوان، با شور و هیجان جوانى، همراه با ایمان و روحیه‌ى انقلابیگرى، حرکت میکند و میرود. کار این مادر، از کار آن جوان اگر بزرگتر نباشد، کوچکتر نیست. بعد هم که جسد او را برمیگردانند، افتخار میکند که بچه‌ى من شهید شده. اینها چیز کمى است؟ این، حرکت زنانه، حرکت زینب‌گون در انقلاب ما بود. 1 /اردیبهشت/ 1389

 


سلوک سیاسى امیرالمؤمنین

مقام معظم رهبری : سلوک سیاسى امیرالمؤمنین از سلوک معنوى و اخلاقى او جدا نیست؛ سیاست امیرالمؤمنین هم، آمیخته ى با معنویت است، آمیخته ى با اخلاق است، اصلاً منشأ گرفته ى از معنویت على و اخلاق اوست. سیاست اگر از اخلاق سرچشمه بگیرد، از معنویت سیراب بشود، براى مردمى که مواجه با آن سیاستند، وسیله ى کمال است، راه بهشت است؛ اما اگر سیاست از اخلاق جدا شد، از معنویت جدا شد، آن وقت سیاست ورزى میشود؛ یک وسیله اى براى کسب قدرت، به هر قیمت؛ براى کسب ثروت، براى پیش بردن کار خود در دنیا. این سیاست میشود آفت؛ براى خود سیاست ورز هم آفت است، براى مردمى هم که در عرصه ى زندگى آنها این سیاست ورزیده میشود هم آفت است. 20 /شهریور/ 1388


امام جواد مبتکر بحثهای آزاد اجتماعی

امام جواد مبتکر بحث‌های آزاد اجتماعی

مقام معظم رهبری : بحث آزاد کار خوبی است، من موافقم با بحث آزاد؛ از اول هم موافق بودم.. بحث آزاد را ما رد نمیکنیم بلکه استقبال هم میکنیم .مبتکر بحث آزاد اجتماعی امام جواد صلوات‌الله‌علیه است. البته قبل از امام جواد هم در زمان ائمه بحث زیاد میشد، اما اینی که حالا بنشینند جمعا صحبت کنند امام جواد اول بار این کار را کردند. 1360/3/2


واکنش امام به نامه شهید رجایی به رییس جمهور فرانسه

واکنش امام به نامه شهید رجایی به رییس جمهور فرانسه

کیومرث صابری (گل آقا): آقای رجایی بعد از بدبختی‌هایی که ما سر جریان بنی‌صدر کشیدیم به ریاست جمهوری انتخاب شد. آقای فرانسوا میتران انتخاب آقای رجایی به ریاست جمهوری را تبریک گفت.

آقای رجایی از من خواست که جواب تبریک میتران را نیز بنویسم و من هم نوشتم که بله شما به من تبریک گفتی و از آن طرف پاریس را کرده‌اید مرکز ثقل ضد انقلاب (زمانی که منافقین آنجا بودند) نمی‌دانم کسی که می‌خواست این را به فرانسه ترجمه کند نفهمید یا فهمید و شیطنت کرد، ما یک ثقل داریم به نام جهنم و این که جهنم ترجمه کرد یک جوری ترجمه کرد که انگار ما پاریس را جهنم ضد‌انقلاب خواهیم کرد (یعنی) تهدید و دخالت در امور خارجی، حالا اگر این هم نبوده باشد، متنی که من نوشتم متن غیر دیپلماتیک بود، یعنی یک متنی بود که کسی به شما گفته است تبریک عرض کنم گفته‌اید: برو خودت را بساز، خودت را درست کن (جالب این است که من لیسانس سیاسی هم هستم) این رفت و خارجی‌ها یک مانوری‌روی آن مرکز ثقل و جهنم کردند که خیلی به ضرر ما تمام شد و پاسخ ما اصلاً با عرف دیپلماتیک نمی‌خواند. از آن طرف هم ما مشت‌های مان را بلند کردیم و مرگ بر امریکا، مرگ بر فرانسه، برای اینکه مسعود رجوی آن جاست و غیره گفتیم.

یک روز در دفترم نشسته بودم که آقای رجایی فشاری روی شانه من داد ، نگاه کردم دیدم که رنگش پریده است. چی شده؟ گفت تو نمی‌دانی چه کار کردی؟ امام گوشی از من کشید که در عمرم کسی این جور با من برخورد نکرده بود. گفتم: مگر امام چی گفتند؟ سر چی؟ خدایا چه خلافی کرده‌ایم؟ ما که تمام دلمان با امام و انقلاب است، چی شده؟ گفت: راجع به آن اطلاعیه جواب میتران. گفتم: آقا می‌گفتی به میتران که این بد ترجمه کرده‌اند. ما مرکز ثقل نوشتیم. گفت: اصلاً حرف سر این نبوده، من هم فکر کردم همین است. امام به من گفتند: یک کسی به تو تبریک گفته است، تبریک عرض می‌کنم، تو به عنوان یک مسلمان باید بگویی متشکرم. تو چه جوری می‌زنی تو دهان رئیس‌جمهور یک مملکت. ادب‌مان کجا رفته است.

 آقای رجایی گفت: هر چه فکر می‌کنم امام راست می‌گویند، گفتم: هیچ هم امام راست نمی‌گویند، چی‌چی راست می‌گویند؟ امام خودشان می‌گویند مرگ بر امریکا،‌ملت زیر سایه امام این جوری بگویند: مرگ بر فرانسه، آن وقت اگر ما بنویسیم این جوری. حتماً باید پیش امام بروی.

شهید رجایی رفت و بعد ازملاقات با امام پیش من آمد و این دفعه دیگر خوشحال،‌گفتم چی شد، گفت خدا ما را فدای امام بکند. ما اصلاً باید خودمان را با امام میزان کنیم. من رفتم به اوگفتم آقا! مشاور فضول ما این جوری می‌گوید، گفتند: هم مشاور فضول تو درست می‌گوید، هم کارشان غلط است. من یک آخوند هستم اینجا نشسته‌ام حرف می‌زنم.من چه کاره هستم؟ من در عالم اسلام برای مسلمانان‌ها باید حرف بزنم و حرف می‌زنم. ولی تو پست سیاسی قبول کردی تو رئیس‌جمهور مملکتی. رئیس‌جمهور مملکت باید به عرف سیاسی عمل کند.

در عرف سیاسی جواب می‌دهی اماحق توهین که نداری. در حالی که اگر کسی به تو گفت تبریک عرض می‌کنم هر کس بوده باشد تو باید بگویی متشکرم. تمام. دوستت است از او تعریف می‌کنی نیست می‌گویی متشکر آقا. دیدم راست می‌گوید، علوم سیاسی را ما خوانده‌ایم و این بنده خدا قم بوده است و در خانه‌اش بوده در تبعید هم که بوده، باز در خانه‌اش بوده، حداکثر راهش این بوده که رفته مثلاً نجف مرقدحضرت علی(ع) دعا خوانده است، این جور دنیا را با عرف و نزاکت دیپلماسی آن می‌شناسد که من علوم سیاسی را خوانده نمی‌شناسم. گفتم: ‌آقا به حضرت عباس دست‌ها ‌بالا، تسلیم. و آن عبرتی شد. بعدها خیلی در نوشته‌های من تأثیر گذاشت. یعنی هر چه که می‌نوشتم نگاه می‌کردم که چه کار کنم امام ناراحت نشوند. نه اینکه شخصاً ناراحت نشوند و اگر شخصاً ناراحت می‌شدند می‌رفتیم دستشان را هم ماچ می‌کردیم بلکه ترس ما به خاطر مصالح ملی بود.

منبع: ایران سیاسی مورخ 89/03/19

 

http://www.mashreghnews.ir/fa/print/   221569


دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران 2

تحرک دیپلماسی بی وقفه

مقام معظم رهبری : تحرک فراوان و بی‌وقفه شرط دیگر دیپلماسی موفق است. تحرک بالا لازمه‌ی لاینفک دیپلماسی است و باید مورد توجه جدی قرار داشته باشد. 1393/05/22

ما هر چه در زمینه‌ی دیپلماسی تحرکمان بیشتر باشد، بهتر است. این سفرهای خارجی، ملاقاتهای خوب و گفتگوهای تلفنی، همه‌اش کارهای لازم امروز ماست؛ هر چه حجم و کیفیت اینها را بالا ببرید، بهتر است. مسئله‌ی دیپلماسی مهم است.1385/06/06

مقام معظم رهبری : ما از تحرّک دیپلماسی هم حمایت میکنیم. وقتی میگوییم از درون بایستی کارها اصلاح بشود، معنایش این نیست که چشممان را ببندیم، تحرّک دیپلماسی نداشته باشیم، با دنیا کار نکنیم؛ چرا، تحرّک دیپلماسی، حضور دیپلماسی کار بسیار لازمی است - مسئولینی که این کارها را میکنند، بخشی از کارهایند - لکن تکیه بایست بر روی مسائل داخلی باشد. در عرصه‌ی دیپلماسی هم آن کشوری موفّق است که متّکی باشد به نیروی درون‌زا؛ آن دولتی میتواند در پشت میز مذاکره‌ی دیپلماسی حرف خودش را سبز بکند و به مقصود و نتایج مورد نظر خودش دست پیدا بکند که متّکی باشد به یک اقتدار درونی، تواناییهای درونی؛ حساب میبرند از یک چنین دولتی. 1392/08/12

نظام جمهوری اسلامی اتکالش به خداست - دستگاه دیپلماسی ما، فعالیتهای گوناگون دولتهای مادر دنیا در محدوده‌ی ارتباطات بین‌المللی و فعالیتهای متعارف سیاسی طبق ارزیابی‌های خود آنها، جزو کشورهای فعال به حساب می‌آید و فعالیتهای ما موفق به حساب می‌آید- در عین حال به هیچ قدرتی، به هیچ دوستی اتکال و اتکاء نمیکنیم.

اتکاء ما به نیروی درونی خود ماست که همان ارتباط با خداست، اتکال به خداست؛ متمرکز کردن موهبتهای الهی است در وجود انسانها، تا بتوان کارآئی آنها را چند برابر کرد؛ این کاری است که امروز بر عهده‌ی نظام جمهوری اسلامی است.1387/02/14

روحیه ی بسیجی

مقام معظم رهبری : در عرصه‌ی دیپلماسی هوشمندی لازم است، ابتکار عمل لازم است، نوع برخورد مبتکرانه لازم است؛ اینها ناشی از همین روحیه‌ی انقلابی‌ای است که ما از آن تعبیر میکنیم به روحیه‌ی بسیجی، روحیه‌ی جوان، مبتکر، پیشرو، دارای اعتماد به نفس... دستگاه دیپلماسی هم میتواند روحیه‌ی بسیجی داشته باشد. اگر این شد، پیروزی حتمی و سریع خواهد شد.1390/07/22

تیزتر از شمشیر و نرمتر از حریر و سخت‌تر از سنگ و پولاد

مقام معظم رهبری :اگر روحیه‌ی انقلابی را از دست دادیم، در دنیا پیش نمی‌رویم و در حدّ کشورهای دیگری که از لحاظ علمی و مالی همطراز ما هستند، سقوط می‌کنیم... آن چیزی که این نظام را عظمت می‌بخشد و قدرت می‌دهد و برای آن احترام برانگیز است و به طور ناخواسته‌ی دشمنان، موجب می‌شود راهها روی نظام باز شود، کوشش و حضور انقلابی و تمسّک به اندیشه‌های انقلابی است. این را باید در همه‌ی کارهای دیپلماسیمان، حتّی در حرف زدنها و مصاحبه کردنها، حفظ کنیم. یکی از خصوصیات این روحیه، پرهیز از حالت دفاعی در مسائل سیاسی است. هیچ موضع دفاعی‌ای، موضع خوبی نیست؛ موضع بسیار بدی است.

 

موضع، باید موضع قوی و متعرّضانه‌ای باشد. در همه‌ی مسایلی که دنیا به شما تعرّضی می‌کند و تلنگری می‌زند، مشت بزنید. این طوری خواهد بود که می‌توانید پیش بروید. البته مشت بزنید. گاهی نامه‌هایی برای ارسال به این طرف و آن طرف می‌آورند و می‌خواهند که من نظر بدهم. من حرفهای تندش را خط می‌زنم.. بعضی از تعبیراتی که الان مسؤولان سرِ زبانشان است و در سخنرانیهای خود، این‌جا و آن‌جا می‌گویند، من نه در زمان ریاست جمهوری به زبان می‌آوردم و نه حالا به زبان می‌آورم. نمی‌خواهم بگویم تندیهای بی‌وجه بکنید و بگویید: فلانی می‌گوید فحش بدهید. نخیر، اشتباه نشود. در مسائل دیپلماسی و در سخنرانی، در این‌جا و آن جا، نه من خودم اهل فحش دادن هستم و نه این را به دیگران توصیه می‌کنم. من می‌گویم: شما تیزتر از شمشیر و نرمتر از حریر و سخت‌تر از سنگ و پولاد باشید. واقعاً دیپلماسی، دیپلماسیِ میدان نرمشهای قهرمانانه است. نرم باشید؛ منتها نرمشی که تیز است. نمی‌گویم بروید بایستید بگویید مثلاً امریکای جنایتکار. غالباً وقتی تعبیرهای اینطوری در نامه می‌آید، من خط می‌زنم. نه نامه‌هایی که خودم می‌خواهم بفرستم - آن را که خودم می‌نویسم - بعضی از نامه‌هایی که بناست فرستاده شود و من باید رویشان اعلام موافقتی بکنم، وقتی پیش من می‌آید، این طور چیزها را من معمولاً حذف می‌کنم؛ چون دوست ندارم. این روش را توصیه نمی‌کنم؛ اما باید قرص بایستید و محکم باشید. 1375/05/17


دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران 1

دیپلماسی یک جنگ مضاعف

مقام معظم رهبری : دیپلماسی، یک جنگ‌ است‌. شما این‌ را به‌خوبی میدانید و آن‌ را مثل‌ جنگهای نظامی و برخوردهای اقتصادی که‌ تاکتیک و عقب‌نشینی و حمله‌ و جابه‌جایی و فریب‌ جنگی دارد، لمس‌ کرده‌اید. همه‌ی دیپلماتهای دنیا مشغول‌ جنگند. ارزش‌ و تأثیر آن‌ جنگ‌ هم‌، گاهی از جنگهای نظامی کمتر نیست‌; بلکه‌ در مواردی هم‌ بیشتر است‌. البته‌، همیشه‌ این‌گونه‌ نیست‌. منظور من‌ از جنگ‌، یک مبارزه‌ی معمولی نیست‌; که‌ این‌ کار همه‌ی دیپلماتهاست‌. ما دچار یک جنگ‌ تحمیلی ناخواسته‌ در عالم‌ دیپلماسی شدیم‌ و آن‌، تمرکز فعالیت‌ همه‌ی قدرتهای مخالف‌ اسلام‌ و حتی دین‌ ـ مثل‌ صهیونیسم‌ سیاسی که‌ در رأس‌ است‌ و امریکا و ایادی و هم‌پیمان‌های او در سراسر دنیا و نیروهای خرده‌ریزی چون‌ عناصر ضدانقلابی ایرانی مقیم‌ خارج‌ و مخالف‌ با حضور اسلام‌ در ایران‌ ـ روی دیپلماسی ما بود... وقتی که‌ هر کس‌ با هر قدرت‌ و تشکیلاتی، به‌جهت‌ مخالفت‌ با اسلام‌ و جمهوری اسلامی، توان‌ خود را بر دیپلماسی ما متمرکز کرد، کار واقعا مشکل‌ و دشوار میشود. این‌ دیپلماسی، دیگر یک حرکت‌ معمولی در میدان‌ جنگ‌ نیست‌; بلکه‌ همچون‌ رزمنده‌یی است‌ که‌ در جنگ‌ پایش‌ را بسته‌اند و یا مسیر حرکتش‌ را گل‌ کرده‌ باشند. در حقیقت‌، جنگ‌ دیپلماسی ما، یک جنگ‌ مضاعف‌ است‌. 1368/05/31

(دیپلماسی به هنر دیپلمات در اداره امور خارجی به وسایل مسالمت آمیز خصوصا با مذاکره و گفتگو برای تأمین منافع ملی و اهداف مطلوب اطلاق می شود)

 مقام معظم رهبری : قدرت و تأثیرگذاری دیپلماسی از قدرت نظامی، تبلیغاتی و پول کمتر نیست و حتی در موارد متعددی بیشتر است. بنابراین باید برای اجرای سیاست ضد نظام سلطه از دیپلماسی قوی و کارآمدی که مبتنی بر منطق، عقل و روح اعتماد به نفس است، استفاده کرد. رهبر انقلاب اسلامی لازمه ی دیپلماسی قوی و کارآمد را در درجه اول اعتقاد کامل به مبانی شرعی و اصول و اندیشه‌های انقلاب اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: در عرصه‌ی دیپلماسی باید با اعتماد به نفس ملی و بدون هیچ‌گونه رودربایستی در پافشاری بر اصولِ انقلابی و مبانی دینی عمل کرد. 1388/12/09

مقام معظم رهبری : من به تبعیت از امام بزرگوارمان، با تضعیف دستگاههایی که کارهای حساسی را بر دوش دارند - از جمله دستگاه امور خارجه‌ی ما و کسانی که در جبهه‌ی مقدم برخورد با سیاستهای خارجی قرار دارند - به شدت مخالفم. این، چه عادت زشتی است که بعضی نقاط مثبت را اصلاً نمیبینند و تا یک نقطه‌ی منفی مشاهده میکنند، از هر طرف صدایی سیاسی و مطبوعاتی و... بلند میکنند! مگر میشود در دورانی که با همه‌ی سیاستهای استکباری و متجاوز در صحنه‌ی دیپلماسی رو به رو هستیم، اجازه بدهیم که مسؤولان دیپلماسی کشور، مورد تهاجم افراد بی مسؤولیت قرار بگیرند؟ مگر ما میگذاریم؟ 1368/10/06

حضرت آیت الله خامنه‌ای دستگاه دیپلماسی کشور را مدافعان خط مقدم دفاع از اهداف، منافع ملی و سرمایه‌ی ملی ایرانیان خواندند و تعبیر رزمندگان و جنگ‌آوران خطوط مقدم در عرصه بین‌الملل را شایسته شغل و شأن مسئولان و کارکنان وزارت خارجه خواندند. 10 /آبان/ 1394

 شرط یک دیپلماسی موفق برخورداری از صلاحیت‌های دیپلماتیک مقام معظم رهبری : «هوش و مهارت دیپلماتیک»، «انعطاف در جای لازم»، «نفوذ ناپذیری در مواقع ضروری»، و «پایبندی صادقانه و عمیق به اهداف» از عناصر «صلاحیت‌های دیپلماتیک» است.1393/05/22

هوش دیپلماتیک

هوش دیپلماتیک انسان را قادر می‌سازد اهداف و حرکات طرف‌های مقابل را در مذاکرات و تعاملات پیش بینی کند و حرکات خود را با توجه به آن‌ها، برنامه‌ریزی و عملیاتی سازد. 1393/05/22

نرمش قهرمانانه

مقام معظم رهبری : معنای «مهارت دیپلماتیک» استفاده به‌موقع و به‌جا از انعطاف و اقتدار است. معنای دیگر این ویژگی نرمش قهرمانانه است که صلح امام حسن مجتبی علیه‌السلام پرشکوه‌ترین نمونه‌ی تاریخی آن به شمار می‌رود. نرمش قهرمانانه برخلاف برخی تفاسیر، معنای واضحی دارد که نمونه‌ی آن در مسابقه‌ی کشتی نمایان است در این مسابقه که هدف آن شکست دادن حریف است اگر کسی قدرت داشته باشد اما انعطاف لازم را در جای خود به کار نگیرد قطعاً شکست می‌خورد اما اگر انعطاف و قدرت را به موقع مورد استفاده قرار دهد پشت حریف را به خاک می‌نشاند. 1393/05/22

بنده معتقد به همان چیزی هستم که سالها پیش اسم‌گذاری شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در یک جاهایی بسیار لازم است، بسیار خوب است؛ عیبی ندارد، اما این کشتیگیری که دارد با حریف خودش کشتی میگیرد و یک جاهایی به دلیل فنّی نرمشی نشان میدهد، فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کاری است؛ این شرط اصلی است؛ بفهمند که دارند چه‌کار میکنند، بدانند که با چه کسی مواجهند، با چه کسی طرفند، آماج حمله‌ی طرف آنها کجای مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند. 1392/06/26

اگر مهارت دیپلماتیک به کار گرفته شود، بسیارى از تهدیدها مى‌تواند به فرصتها تبدیل گردد. نه فقط تهدید، تحقّق پیدا نکند، بلکه حتى همان چیزى که نقطه‌ى اساسى تهدید محسوب مى‌شود، درست صد و هشتاد درجه عکس، به نقطه‌ى فرصت تبدیل شود. 1379/05/25

اعتقاد راسخ به هدف

مقام معظم رهبری : اگر کسی بدون ایمان و باور عمیق به اهداف، در عرصه‌ی دیپلماسی فعال باشد قطعاً نمی‌تواند موفق شود.عرصه‌ی دیپلماسی مانند میدان جنگ است. واقعیت این است که میدان دیپلماسی عرصه‌ی پنجه انداختن است و اگر کسی بدون اعتقاد راسخ به هدف، به این کار اقدام کند یا در همان موقعیت و یا در نهایت شکست خواهد خورد. 1393/05/22

هرچه‌ بر پایبندی به‌ اصول‌ اسلامی و روشهای آن‌ بیشتر تأکید بورزید، موفقتر خواهید بود. موفقیت‌ امروز دیپلماسی ما که‌ دنیا، و حتی مخالفان‌ ما، بدان‌ اذعان‌ دارند، در درجه‌ی اول‌ مدیون‌ تقید و پایبندی شما دست‌اندرکاران‌ است‌. این‌ را حفظ کنید.1368/05/31

 

حرکت ما در جبهه‌ی ظریفِ خطیرِ بسیار مؤثرِ دیپلماسی باید حرکتی باشد با این دید و با این نگاه و با توجه به این آرمانها. این خطاست که ما خیال کنیم اگر به مبانی ارزشی خودمان پابند بمانیم، در عالم دیپلماسی عقب میمانیم؛ ابداً. در این دوره‌های مختلف، بوده‌اند کسانی در عرصه‌ی دولتی خودمان، در بخشهائی از دیپلماسی و غیر دیپلماسی و حتّی در بخشهائی از روحانیت خودمان، که در این مسائل تردید پیدا کردند که حالا پابندی‌های ارزشی ما چقدر اجازه میدهد که ما در زمینه‌ی دیپلماسی موفق باشیم. نه، ما تجربه کردیم، دیدیم هرچه پابندی ما بیشتر باشد، هیبت جمهوری اسلامی در چشم طرف مقابل بیشتر خواهد شد؛ احترام جمهوری اسلامی در نظر طرف مقابل بیشتر خواهد شد. 1390/10/07


سیاست خارجی جمهوری اسلامی

سیاست خارجی جمهوری اسلامی

عزت ، حکمت ، مصلحت

مقام معظم رهبری : عرض کردیم که عزت و حکمت و مصلحت، یک مثلث الزامى براى چارچوب ارتباطات بین‏المللى ماست. عزت: «الاسلام یعلو و لا یعلى علیه»، «لن یجعل الله للکافرین على المؤمنین سبیلا». ما نمى‏خواهیم عزتمان را با تکیه بر نژاد و ناسیونالیسم و حرفهایى که متأسفانه همه‏ى دنیا با تکیه به آن‏ها دور خودشان یک حصار مى‏کشند، ثابت کنیم. فلان کشور اروپایى ثابت مى‏کند که نژاد من برترین است. آن یکى مى‏گوید نخیر، نژاد من برترین است. حتّى این تنافس و تفاخر، به جنگهاى بین‏المللى و خونریزیها و خرجهاى کلان هم کشیده مى‏شود! نه، ما براى خودمان، عزت را بر اساس اعتقاد و ایمان توحیدى که خاصیت و شاخصه‏ى تفکر اسلامى است و دل بستن به خدا و محبت به بندگان و خلایق الهى و لزوم خدمت به آن‏ها قائلیم. لذا ما هر قدرتى که مى‏خواهد ابرقدرتى و تکبر و استکبار و فخرفروشى را در روابط خود با ملتهاى دیگر وارد بکند، رد مى‏کنیم. اگر شما جزو فلان نژاد هستید، براى خودتان هستید. اگر شما داراى ثروت یا قدرت و تکنولوژى هستید، براى خودتان هستید. تکنولوژى شما براى خودتان است؛ براى ما که نیست؛ چرا به ما فخر مى‏فروشید؟

هر ملتى ذخیره‏اى دارد. ملت ما هم ذخایر خیلى فراوانى دارد؛ ذخایر فرهنگى، پرونده‏ى بسیار درخشان در صحنه‏ى علم جهانى، در صحنه‏ى سیاست جهانى، در صحنه‏هاى گوناگون. ما بناى فخرفروشى نداریم. اگر خوبى، براى خودت هستى؛ اگر پول‏دارى، براى خودت هستى؛ اگر قدرت‏مندى، براى خودت هستى؛ ارتباطاتت با ما، ارتباطات و علایق انسان با انسان است. بنابراین، عزت یعنى تحمیل هیچ‏کس را قبول نکردن.

بیانات در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه1370/04/18

مقام معظم رهبری : حکمت، یعنى حکیمانه و سنجیده کار کردن. هیچ‏گونه نسنجیدگى را نباید در اظهارات دیپلماتیک و هرآنچه که مربوط به سیاست خارجى و ارتباطات‏ جهانى است، راه داد. همه چیز باید سنجیده باشد. آدم نباید هرچه به دهانش آمد، بگوید. باید ملاحظه کنیم که آیا این سخن با موازین منطق و خرد منطبق است، یا منطبق نیست. اگر منطبق نیست، آن را کنترل کنیم. باید حکیمانه برخورد کنیم. فقط در حرف زدن نیست؛ در معاشرتها و برخوردها هم باید حکیمانه برخورد کرد. البته حکمت، به معناى نگفتن نیست. بعضى مى‏گویند حالا که حرف نسنجیده نباید زد، پس چرا باید حرف زد؟! گویى که هیچ کار سنجیده نمى‏شود کرد! نه، اگر گفتیم ما باید حکیمانه کار کنیم، معنایش این نیست که پس کار نکنیم، تماس نگیریم، حرکت نکنیم، حرف نزنیم، مبادا غیر حکیمانه درآید!

بیانات در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه1370/04/18

حکمت، یعنى نظام اسلامى حکیمانه کار کند و از روى احساسات و بى‏توجه به منافع و شرایط لازم و بهره‏هایى که ما باید از رابطه با دنیا بگیریم، حرکت نکند. دید باید کاملًا حکیمانه و پخته باشد... رسول اکرم (ص) با خیلى‏ها مذاکره کرد... پیامبر اکرم (ص) در حدیبیه با کفار قریش قرارداد بستند. حتّى با بعضى از کفار، قرارهاى بلند مدت داشتند. یعنى هیچ انگیزه‏ى دعوایى در کار نبود. این موضوع، در خود قرآن هم مشخص است: «لا ینهاکم الله عن الّذین لم یقاتلوکم فی الدّین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبرّوهم و تقسطوا الیهم». آن کفارى که با شما مسئله و دعوا و سابقه‏ى سویى ندارند و به شما ظلم نکردند و اخراجتان نکردند، شما مى‏توانید با آن‏ها ارتباطات حسنه داشته باشید.

بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام1368/11/09 

مقام معظم رهبری : اما مصلحت. مراد، مصلحت شخص من و شما نیست، که اگر ما این اقدام را کردیم، ممکن است برایمان گران تمام بشود. نه، گران هم که تمام بشود، مگر ما که هستیم؟ اگر کاری به مصلحت کشور و به مصلحت انقلاب است، ولی به مصلحت شخص من نیست، گو مباش؛ چه اهمیتی دارد؟ مصلحت، یعنی مصلحت انقلاب، و این مصلحت همه‏جانبه است؛ یعنی از رفتار شخصی ما بخصوص شما شروع می‏شود.

بیانات در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه1370/04/18

این را بدانید که دستگاه اجرایی کشور در تعامل بسیار دشوار خود در دنیا، بر سر دوراهی هایی قرار میگیرد که مجبور میشود مصالحی را در نظر بگیرد؛ چون اداره کشور و کار اجرایی، کار خیلی سختی است. مثال آن، این است که وقتی کسی از پای تلویزیون کوهنوردی را میبیند که با زحمت و قدم به قدم جلو میرود، با خودش میگوید: یک ذرّه زودتر و تندتر قدم بردار تنبل! او پای تلویزیون نشسته، در آن ارتفاع چندهزار متری و در آن وضعیت قرار ندارد که ببیند این کار چقدر عملی است. همین مثال بر کسی که مسابقه کشتی یا فوتبال را از تلویزیون میبیند، صدق میکند. حتماً دیده‌اید که گاهی اوقات بعضی از تماشاگران فوتبال، دائم به بازیکنها و تیمهای مورد علاقه خود دستور میدهند: تنبل بزن! شوت کن! به هرحال، کار اداره کشور کار سختی است و البته مصلحت، هیچ اشکالی هم ندارد؛ ما به آنها ایراد نمیگیریم. البته حواسمان هم جمع است که آنها همیشه غرق در مصلحت نشوند و بنده با توجه به مسؤولیتم به این موضوع توجّه میکنم.

در دیدار جمعی از اعضای تشکل‌ها و جمعی از نخبگان دانشجویی 1382/08/15

سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404

داراى تعامل سازنده و مؤثر با جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت.

ابلاغ سیاست‌هاى کلى برنامه‌ى پنجساله‌ى سوم‌1378/02/30

ثبات در سیاست خارجى براساس اصول: عزت، حکمت و مصلحت و تعقیب هدفهاى زیر:

گسترش همکارى‏‌هاى دوجانبه و منطقه‌‏اى و بین‏‌المللى‏

ادامه پرهیز از تشنج در روابط با کشورهاى غیر متخاصم‏

بهره‏‌گیرى از روابط براى افزایش توان ملى‏

مقابله با افزون‏‌خواهى و اقدام متجاوزانه در روابط خارجى‏

تلاش براى رهایى منطقه از حضور نظامى بیگانگان‏

مقابله با تک ‏قطبى شدن جهان‏

حمایت از مسلمانان و ملت‌هاى مظلوم و مستضعف‏

تلاش براى ایجاد نزدیکى بیشتر میان کشورهاى اسلامى‏

تلاش براى اصلاح ساختار سازمان ملل‏

مقام معظم رهبری : سیاست خارجی کشور همان سیاست خارجی نظام در قانون اساسی این سیاست خارجی متخذ از اسلام و منبعث از اهداف و آرمان‌های انقلاب است و مسئولان وزارت خارجه و سفرا و کارداران در حقیقت «نمایندگان، سربازان و خدمتگزاران این اصول و آرمان‌ها» هستند.

... سیاست خارجی کشور مانند همه‌ی کشورهای جهان بر منافع بلندمدت و اصول و ارزش‌ها استوار است و با رفت‌وآمد دولت‌ها با سلایق سیاسی گوناگون، تغییر نمی‌کند؛ دولت‌ها فقط در تاکتیک‌ها و ابتکارات اجراییِ راهبردهای سیاست خارجی تأثیرگذار و دخیلند.

...همه‌ی تاکتیک‌های دیپلماسی در دولت‌های مختلف باید در خدمت پیشبرد اصول سیاست خارجی در قانون اساسی باشد و نمایندگان سیاسی ایران در خارج، خود را نماینده و مدافع جدی و منطقی سیاست‌های نظام بدانند. 1394/08/10


شیوه بحث درباره عملکرد مسئولان

شیوه بحث درباره عملکرد مسئولان

مقام معظم رهبری : به نظر من بایستى به مسؤولانِ شناخته شده نظام و کسانى که بارهاى سنگینى بر دوش دارند، اعتماد کرد. ببینید؛ شما وقتى سوار اتوبوسى مى‌شوید، طبیعى است که این اتوبوس یک‌وقت تند مى‌رود، یک‌وقت کُند مى‌رود، یک‌وقت ویراژ مى‌دهد، یک وقت سبقت مى‌گیرد، یک وقت نمى‌گیرد؛ اگر بنا باشد در هر یک از این قضایا به راننده بگوییم آقا این دفعه چرا شما پا روى ترمز گذاشتى، چرا رفتى دنده فلان، چرا رفتى این طرف، این که اصلاً نمى‌شود؛ باید اعتماد کرد. وقتى نشستیم این آدم را قبول کردیم و گفتیم که در این‌جا این مسؤولیت را انجام دهد، طبعاً باید اعتماد کرد.

اما این که درباره برخى از مسائل که به نظر ما عیب است، ما دانشجویان، ما جوانان، ما مجموعه خاص، آیا بحث بکنیم یا نکنیم؛ نه، من نمى‌گویم نباید بحث بکنیم. البته من اعتقادم این است بحث کنید، منتها سعى کنید بحثتان واقعى باشد؛ یعنى ذهنى نباشد. بحثهاى ذهنى که با واقعیتها و با اخبار و حقایق سر و کار ندارد و فقط براساس تحلیل است، خیلى گمراه کننده است.

بنده در این‌جا یکى از اقبالهایى که دارم این است که افراد زیادى به عنوان صاحب‌نظر، ناصح، علاقه‌مند به بنده، یا احیاناً منتقد، نامه‌هاى تحلیلى درباره بعضى مسائل مهم مى‌نویسند.. مى‌بینم خیلى ازاین تحلیلهایى که انجام مى‌گیرد، ناشى از بى‌اطّلاعى است؛ یعنى از چیزى خبر ندارند. اگر همین نکته گفته شود که آقا این حرفى که شما مى‌گویید فلان کس به فلان کس زده، من مى‌دانم که این دنباله را داشته، یا این مقدّمه را داشته، یا اصلاً این حرف گفته نشده، یا در فلان زمان گفته شده، همه این تحلیل طولانى نقش بر آب خواهد شد! من اعتقادم این است که جوانان - بخصوص در محیط دانشگاه - بحث و گفتگو کنند؛ اما سعى کنند واقعیتها و اخبار درست بر تحلیل آنها سایه بگستراند - یا به تعبیر بهتر، پرتو بیفکند - تا تحلیلها واقعى باشد. اگر این کار را بکنید، به نظر من خوب است.

نکته دوم این است که نگذارید بحثها به جدال کشیده شود؛ جدال بد است. در تعبیرات اسلامى، به همین جدال بد «مراء» مى‌گویند. «مراء» یعنى مرتّب معلومات خود را به رخ کشیدن، و دائماً انسان در مقام مباحثه بخواهد حرف خودش را حتماً حاکم کند. در شرع، این خیلى مذموم است؛ عقلاً هم چیز ممدوحى نیست. اگر همین دو نکته را رعایت کنید، به نظر من هرچه بنشینید فکر کنید، بحث کنید، جلسات بزرگ تشکیل دهید و با همدیگر مباحثه کنید، خوب است. این روشنگر و صاف کننده ذهنهاست.

بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان 13-11-1377


مرز انتقاد و تخریب

مرز انتقاد و تخریب

مقام معظم رهبری : مرز انتقاد و تخریب چیست؟ تخریب بکنند و اسمش را بگذارند انتقاد؛ یا از ما انتقاد بشود و ما تلقىِ تخریب از آن داشته باشیم. خب، باید مشخص بشود تخریب کدام است و انتقاد کدام است. معناى انتقاد آن ارزشیابىِ منصفانه‌اى است که یک آدم کارشناس میکند؛ نقادى همین است دیگر. وقتى شما طلا را می برید پیش یک زرگر که نقادى کند، او میگوید که آقا! این عیارش بیست است؛ یعنى عیار بیست را قبول میکند؛ حالا از بیست و چهار عیار - که طلاى خالص است - چهار عیار کم است. این شد نقادى. البته زرگر هم هست و وسیله‌ى نقادى را هم دارد. اما اگر چنانچه طلا را بردید مثلاً پیش یک آهنگر و او یک نگاهى کرد و آن را انداخت و گفت: آقا! اینکه چیزى نیست! این اسمش نقادى نیست. اولاً اصل طلا بودن این، انکار شده. خب، بالاخره مرد حسابى! حالا عیار بیست و چهار ندارد، عیار بیست که دارد؛ این را قبول کن! ثانیاً: شما که اهل این کار و آشناى این کار نیستى!

... تخریب ..: یعنى انکار امتیازات، قبول نکردن برجستگیها و کارهاى خوب، و درشت کردن و برجسته کردن ضعفها... آن وقتى .. که ضعفها و قوّتها را منصفانه پهلوى همدیگر قرار بدهند؛ آن وقت میشود جمع‌بندى کرد. نه اینکه بیایند یکسره بنا کنند به بدگویى کردن و انکار کردن همه‌ى خصوصیات.

1387/06/02

انتقاد هیچ اشکالى ندارد. نگاه منتقدانه هیچ اشکالى ندارد، منتها انتقاد درست؛ بى‌انصافى نشود. آدم گاهى مى‌بیند در بعضى از انتقادها، بى‌انصافى میشود. حالا شما یک خرده تندید و جوان هم هستید و آدم خیلى هم توقع ندارد؛ اما آنهائى که ریش و سبیلشان سفید هم شده، گاهى اوقات انسان مى‌بیند که بى‌انصافى میکنند؛ در بیان کردن و گفتن و حرف زدن نسبت به این و آن، بى‌ملاحظگى میکنند. مراقبت کنید بى‌انصافى نشود. بنابراین نقد مستمر، نظارت مستمر و متعادل بر اوضاع کشور، بر مدیریتها، جزو کارهاى بسیار لازم است؛ البته باید با عقلانیت و با مدارا همراه باشد، بدون افراط، بدون پرخاشگرى؛ اما نگاه نقادانه. به نظر من این هم کار لازم دیگرى است.

بیانات در دیدار دانشجویان - 1391/05/16


زندگی سراسر مبارزه امام نقی علیهالسلام

زندگی سراسر مبارزه و مقاومت امام نقی علیه‌السلام

مقام معظم رهبری : زندگی امام هادی علیه السلام یک زندگی سراسر مقاومت و مبارزه است، خصوصیات این امام بزرگوار عبارت است از: مرگ در جوانی، جهاد در سراپای عمر، کوشش در راه خدا، بیقید و شرط، نهراسیدن از مشکلات، نترسیدن از قدرتها و قدرتمندها، وقار و سکینه‌ی در راه خدا، عبودیت و خضوع در مقابل خدا. 1360/2/18