سفارش تبلیغ
صبا ویژن

منبر سیاسی

حوزه علمیه انقلابی 2

حفظ نظام اسلامی بزرگترین معروف و تضعیف آن بالاترین منکر

مقام معظم رهبری : امروز بزرگترین معروفی که وجود دارد و باید به آن امر کرد و بر آن حثّ و ترغیب کرد حفظ نظام اسلامی است... معروف قیامِ حکومت دین و حکومت اسلامی و الهی ، که در اینجا این امر تحقق پیدا کرده است... تبیین حقایق خیلی مهم است؛ حقیقت نظام اسلامی چیست؟ برای چیست؟ اهدافش چیست؟ اینها باید برای افکار عمومی تبیین شود... اگر کسی غفلت و بی توجهی کند؛ طوری عمل کند و طوری حرف بزند که خدای نکرده به این معروف صدمه ای وارد بیاید؛ یا امر به آن نکند؛ یا حتی ترغیب بر آن نکند، هر معروف دیگری را هم که بزرگ بدارد، یقینا جبران این کار را نخواهد کرد و این ضرر را نخواهد پوشاند.

درس خارج 16-1-1379

بالاترین تخلفها آن تخلف و جرایمی است که پایه های نظام را سست می کند: نومید کردن مردم، نومید کردن دلهای امیدوار، کج نشان دادن راه راست، گمراه کردن انسانهای مومن و با اخلاص، سوء استفاده کردن از اوضاع و احوال گوناگون در جامعه اسلامی، کمک کردن به دشمن..

دیدار علما و روحانیون 7-5-1371

دفاع از نظام در برابر دشمنان

مقام معظم رهبری : وظیفه‌ى مهم دیگرى که امروز بر عهده‌ى علماست، این است که به موقعیت جمهورى اسلامى و آنچه که دشمن درصدد آن است، توجه کنند. دشمن یک لحظه حاضر نیست اسلام و جمهورى اسلامى را تحمل کند.

ببینید در این چند سال با ایران چه کردند. آنچه توانستند، ضربه حواله کردند. حالا بعضى از آن ضربه‌ها اصلاً وارد نشده و نخورده و خداى متعال ضربه را برگردانده است؛ بعضى از آن ضربه‌ها هم خورده، اما اثرى نکرده؛ بعضى هم اثرهاى کم‌عمقى کرده؛ بعضیها هم بالاخره صدمه‌یى زده؛ لیکن دشمن کوچکتر و کمتر از آن بوده است که بتواند ما را از پا بیندازد. ما اگر توجه بکنیم، دشمن ناکام خواهد شد؛ ولى اگر ما غفلت بکنیم و بیدار نباشیم، دشمن ناکام نشده و موفق خواهد شد.

چه کسى گفته که باطل هیچ‌وقت در دنیا قادر نخواهد بود که به حق ضربه بزند، یا موقتاً آن را از بین ببرد؟ کدام قانونى این‌چنین مى‌تواند باشد؟ آن چیزى که در قانون الهى است، این است که در نهایت، حق پیروز خواهد شد؛ در نهایت، باطل سرنگون خواهد شد؛ اما چه کسى گفته است که در اثناى راه، باطل فرصت پیدا نخواهد کرد که حق را مورد ضربات خود قرار دهد و حتّى آن را از میدان خارج کند؟

البته یک قانون دیگر هست: اگر به خاطر حق، مبارزه انجام بگیرد، هیچ باطلى قادر نخواهد بود جلو بیاید. اگر مبارزه و مجاهدت بشود، خداى متعال کمک و هدایت مى‌کند؛ اما اگر مجاهدت نشود، اگر بى‌کار بنشینیم، اگر هوشیارى بخرج ندهیم، اگر در سنگر بخوابیم، آیا باز هم دشمن نمى‌آید سنگر ما را فتح کند؟ چه کسى چنین چیزى را گفته است؟ ما باید تلاش کنیم، تا دشمن ناکام بشود. اگر ما تلاش نکردیم، دشمن کامیاب خواهد شد؛ و نستجیر باللَّه من ذلک. ما نباید بگذاریم در زمان ما و با مسؤولیت ما و روى دوش ما، این‌چنین شود. به همین خاطر، تکلیف علما از این جهت هم بسیار مهم است.

بحمداللَّه و به فضل الهى، بر اثر مجاهدتى که در این سیزده سال انجام گرفته، امروز پایه‌هاى نظام قرص و محکم است. یک روز امیدوار بودند که نگذارند پایه‌هاى نظام رشد کند؛ یک روز امیدوار بودند که نگذارند ریشه بدواند؛ یک روز امیدوار بودند که در یک موقعیت طوفانى بتوانند آن را بکَنند. طوفانى‌ترین موقعیتها - یعنى جنگ - را بر ما تحمیل کردند. جنگى که دولتى را به جان یک کشور انقلابى بیندازند، بعد هم همه‌ى دنیا کمکش کنند، چیز عجیبى است. بعضى از آنها تقاصشان را پس دادند، بعضى هم بیشتر پس خواهند داد...

امروز بحمداللَّه از لحاظ استحکام، مى‌توان گفت که دشمن کمترین امیدى ندارد. نظام بحمداللَّه مستحکم است، برنامه‌ریزى خوب است و دولت قوى است. ما معممان در هرجا که هستیم، بایستى حرکت خودمان را به تناسب نیاز موقعیت، شتاب بدهیم؛ تبلیغ دین، کار صحیح، حفظ وحدت و یکپارچگى که در روحیه‌ى مردم اثر مستقیم مى‌گذارد.

در جمع روحانیون بوشهر 11 /10/ 1370

برخورد علمی و منطقی با معارضان نظام اسلامی

مقام معظم رهبری : عالمِ به زمان فقط این نیست که انسان با تعدادی از مردم ارتباط دوستانه داشته باشد، یا خبرهایی از این‌جا و آن‌جا به گوش او برسد. عالمِ به زمان کسی است که بداند در کجای دنیا زندگی میکند؛ صف‌بندیهای مقابل او چیست؛ انگیزه‌های مخالفت با او کدام است؛ طرحهایی که این انگیزه‌ها به وسیله‌ی آنها تحقّق پیدا میکند، چیست؟ این عالم ِ به زمان است. البته این مخالفتها و این دشمنیها هرگز دشمنی با شخص نیست؛ اما شخص باید بداند کجا قرار دارد و نظام او و راه او و اهداف او با چه چیزی مواجه است.... ما هم به حسب تناسب وضع خود و نظام خود، زمینه‌هایی برای تقابل و معارضه در پیش روی خودمان داریم. این‌جا مقصود حتماً معارضه‌ی سیاسی نیست. نمیخواهیم بگوییم آن کسانی را که ردیف خواهیم کرد، معارضان سیاسی نظامند یا با نظام مبارزه میکنند؛ نه. اینها زمینه‌های مبارزه است؛ اینها چالشهایی است که نظام اسلامی به طور طبیعی در مقابل خود دارد.

یک عدّه با اصل دین مخالفند؛ لذا نظامی که بر اساس سیاست دینی استوار شده است، برای اینها یک نظام غیرقابل قبول است... یک عدّه دچار نفاق دینی هستند؛ یعنی نام دین را لازم دارند، عنوان دین را لازم دارند؛ اما حقیقت دین را برنمیتابند! ... یک عدّه علمداران تبعیّت از فرهنگ غرب و فریفتگان به زرق و برق غربیاند؛ خودکوچکبین‌ها و خودکم‌بین‌ها...

یک عدّه هم قدرت‌طلبانند؛ تشنگان قدرت. کاری به کار دین و اخلاق و اعتقاد و خدا و این چیزها ندارند... البته همه‌ی کسانی را که اسم آوردیم، معنایش این نیست که اینها با نظام اسلامی معارضه دارند؛ نه. ممکن است معارضه‌ای هم نباشد؛ اما نظام اسلامی نمیتواند اینها را نبیند؛ نمیتواند حضور اینها را، فکر اینها را، تلاش اینها را، اهداف و نیتها و انگیزه‌های اینها را که در کنار آن، در مقابل آن، در میان آن حضور دارند، ندیده بگیرد. حکمت و تدبیر برای نظام اسلامی این است که اینها را ببیند؛ اینها را بشناسد و اینها را علاج کند. علاج، معنایش استفاده‌ی از زور و قدرت نیست. تصوّر نشود که هرجا گفته میشود باید این فکر را یا این کار را علاج کرد، یعنی به زور متوسّل شد؛ نه. زور مال کسانی است که منطق ندارند. مجموعه‌ای که منطق دارد، با حربه‌ی استدلال و منطق کاری میکند که هیچ حربه‌ی دیگری و هیچ قدرت مادّیای نمیتواند آن کار را انجام دهد. بنابراین نیاز به زور نیست.

مدرسه فیضیه 14-7-1379

تربیت اخلاقی مهم ترین هدف انقلاب و نظام اسلامی

مقام معظم رهبری : اگر ما از لحاظ اقتصاد به بالاترین مقام برسیم و از لحاظ سیاست، همین اقتدار و عزّتی را که امروز داریم، چند برابر کنیم، ولی اخلاقهای مردم ما، اخلاقهای اسلامی نباشد؛ در میان ما گذشت، صبر، حلم و خوش بینی نباشد، اساس کار از بین خواهد رفت. اساس کار، اخلاق است. همه اینها مقدّمه اخلاق حسنه است - بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق -   حکومت اسلامی برای این است که انسانها در این فضا تربیت شوند، اخلاق آنها تعالی پیدا کند، به خدا نزدیکتر شوند و قصد قربت کنند. سیاست هم قصد قربت لازم دارد. مسائل سیاسی هم قصد قربت لازم دارد. آن که در مسائل سیاسی چیزی می گوید و آن که چیزی می نویسد؛ آن که تحلیل می کند و آن که تصمیم می گیرد، بایستی بتواند قصد قربت کند. قصد قربت چه زمانی است؟ آن وقتی است که مطالعه و بررسی کنید، ببینید رضای خدا در این کار هست؟ اگر رضای خدا را در این کار دیدید، می توانید قصد قربت کنید. پس اوّل، احراز رضای خدا لازم است. ببینید چقدر خط روشن است و چطور بعضی توجّه نمی کنند!

در جمع روحانیون 2-2-1377

تحقق انقلاب اخلاقی، لازمه تحقق کامل انقلاب اسلامی

مقام معظم رهبری : انقلاب‌ آن‌وقتی‌ به‌ صورت‌ کامل‌ تحقق‌ پیدا می‌کند، که‌ آحاد مردم‌ حقیقتا به‌ مردم‌ مسلمان‌ و مؤمن‌ تبدیل‌ شوند. بخشی‌ از اسلام‌، مربوط به‌ عمل‌ مردم‌ است‌ که‌ نظام‌ کلی‌ اجتماعی‌ و حرکت‌ عمومی‌ آنها را تصویر و ترسیم‌ می‌کند و آنها را حرکت‌ می‌دهد. بخش‌ دیگر، مربوط به‌ عقاید و کیفیات‌ روحی‌ و عمل‌ شخصی‌ مردم‌ است‌. اگر انقلاب‌ عظیم‌ ما و نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌، با همه‌ی‌ امکانات‌ مادی‌ و معنویش‌ نتواند دلها و خلقیات‌ مردم‌ و حقیقت‌ وجود آنها را، از آنچه‌ که‌ معلول‌ تربیتهای‌ غلط دیرین‌ است‌، به‌ مردم‌ مسلمان‌ متبدل‌ کند، قطعا موفق‌ نشده‌ و انقلاب‌ واقع‌ نگردیده‌ است‌. انقلاب‌، انقلاب‌ مردم‌ است‌. انقلاب‌ مناسبات‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌، فرع‌ بر انقلاب‌ مردم‌ است‌. تا مردم‌ منقلب‌ نشوند، آن‌ انقلاب‌ اقتصادی‌ و تغییر و تبدیل‌ مناسبات‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ و سیاسی‌ هم‌ اصلا تحقق‌ پیدا نمی‌کند. مردم‌ در اول‌ کار بحمدالله‌ یک‌ انقلاب‌ روحی‌ پیدا کردند که‌ حرکت‌ بسیار مهمی‌ بود و نتیجه‌اش‌ همینی‌ شد که‌ می‌بینیم‌.

اگر آنچه‌ که‌ واقع‌ شد، ادامه‌ پیدا نکند و تعمیق‌ نشود و تعمیم‌ نیابد و نسلی‌ که‌ رو به‌ وجود است‌ و نسلهای‌ بعدی‌ را فرا نگیرد و خدای‌ نکرده‌ اسم‌، اسلام‌ و جمهوری‌ اسلامی‌ و حاکمیت‌ منادیان‌ اسلام‌ باشد، اما واقع‌ قضیه‌ و متن‌ زندگی‌ مردم‌ چیز دیگری‌ باشد، این‌ انقلاب‌ قطعا موفق‌ نبوده‌ و نیست‌. در آن‌ صورت‌، از این‌که‌ چنین‌ چیزی‌ پیش‌ بیاید، به‌ خدا پناه‌ می‌بریم‌. نباید بگذاریم‌ چنین‌ چیزی‌ رخ‌ دهد. دشمن‌ روی‌ این‌ نقطه‌ کار می‌کند. تمام‌ دستگاهها و تمام‌ افراد، بخصوص‌ علمای‌ اعلام‌ و روحانیون‌، بایستی‌ روی‌ تربیت‌ نفوس‌ مردم‌ و تحقق‌ انقلاب‌ قلبی‌ و اخلاقی‌ در آنها، مخصوصا در جوانان‌ تلاش‌ کنند.

در جمع خبرگان 1-12-1369


حوزه علمیه انقلابی 1

حوزه علمیه انقلابی

مقام معظم رهبری : اگر بخواهیم نظام اسلامی همچنان «اسلامی و انقلابی» بماند باید حوزه علمیه، «انقلابی» بماند زیرا اگر حوزه علمیه انقلابی نماند، نظام در خطر «انحراف از انقلاب» قرار خواهد گرفت. 25 /اسفند/ 1394

امروز هر روحانی و هر عمامه‌به‌سر، به مقتضای تلبس به این لباس، موظف است از حکومت اسلام و حاکمیت قرآن دفاع کند؛ هر کس هرطور میتواند. یکی شمشیر به دست میگیرد و به جبهه میرود؛ یکی زبان گویایی دارد، به منبر میرود؛ یکی پست قضاوتی یا غیر قضاوتی از عهده‌اش برمی‌آید، آن را انجام میدهد؛ یکی این کارها را نمیتواند بکند، اما اهل مسجد و اهل محراب است - اشکالی ندارد - همه بدانند که این روحانی، خود را خادم این انقلاب میداند. این، افتخار است. خدمت به این انقلاب، افتخار است.

1370/05/30

ما هرگز ادّعا نمی کنیم که توانسته ایم در عمل همان طوری باشیم که اسلام می خواهد؛ ما کجا و این مرتبه کجا؟ اما نظام، نظام دینی و الهی است؛ نظام حاکمیت شریعت و ترویج معارف است. گیرم در این نظام یک نفر پیدا شود و به وظیفه خود درست عمل نکند یا مثلاً قصور و تقصیری نشان دهد؛ این تخلف است و به نظام ربطی ندارد. امروز چنین نظامی سر کار است.

این، هر کس را که به شریعت و معارف اسلامی و مکتب اهل بیت اندک علاقه ای دارد، موظف می کند که گوشه کار را بگیرد و کمک کند.

کنار نشستن، بی تفاوت ماندن و خود را در سرنوشت این نظام سهیم ندانستن، مقبول نیست؛ مخالفت کردن که جای خود دارد.

در جمع طلاب و روحانیون اصفهان 8-8-1380

تحقق اهداف نظام اسلامی ، نیازمند پشتیبانی حوزه

مقام معظم رهبری : ازبزرگ ترین مسئولیتها ، اگر نگوییم بزرگ ترین مسئولیتها برای علمای دین، همین است که درباره این نظام ، هدفهای آن و کارهایی است که با مردم دارد و احیانا در وقتی که مشکل داشته باشد، این است که درباره مشکلات آن، خودشان را مسئول و سهیم بدانند؛تلاش و کار بکنند.

(دیدار روحانیون ارومیه 27-6-1375)

اگر امروز حوزه علمیه پشتیبان و مددرسان و خدمت گزار اهداف نظام اسلامی نباشد، نظام اسلامی به این اهداف نخواهد رسید. اگر پشتوانه حوزه و ذخیره عظیم آن وجود نداشته باشد و به بهترین وجه ، به کار نیفتد و به کار گرفته نشود ، ما قطعا به هدفهایی که اساسا تشکیل نظام اسلامی ناظر به آنها است ، نخواهیم رسید؛ که اگر بخواهیم آن هدفها را هم در یک کلمه خلاصه کنیم، عبارت است از اعتلای کلمه اسلام و گسترش تفکر اسلامی به اقصا نقاط عالم و تعمیق آن در اذهان و ارواح مردم خودمان و بقیه مسلمینی که مخاطب ما هستند؛ که این کار بدون حوزه علمیه نخواهد شد.

(دیدار اعضای شورای عالی مدیریت حوزه علمیه قم 15-6-1375)

اولین وظیفه روحانیت پاس داری ازاسلام و نظام اسلامی

مقام معظم رهبری : حوزه‌ی علمیه باید نظام اسلامی - همین نظام جمهوری اسلامی - را از خود بداند و برای تکمیل و رفع نقص آن، همه‌ی کوشش خود را مبذول کند. این نظام از آن حرکت و نهضت عظیمی پدید آمده است که در همین مدرسه‌ی فیضیّه و در همین مسجد اعظم پایه‌گذاری شد. نظام دینی است؛ نظامی است که بر اساس معارف و احکام دینی و ارزشهای دینی شکل گرفته است. حوزه در مقابل چنین نظامی نمیتواند بی تفاوت باشد. هیچ مصلحت و هیچ انگیزه‌ی شخصی یا صنفی یا سیاسی نمیتواند و حق ندارد از حمایت حوزه نسبت به نظام مانع شود.

1379/07/14

اولین مسئولیت شما عبارت از پاس داری از اسلام و نظام اسلامی است.

درجمع روحانیون مشهد 4-1-69

اگر خدشه ای بر این بنا (بنای شامخ جمهوری اسلامی) وارد بشود ... شاید هم قرنها لازم است تا به وضعیت قبل از قیام جمهوری اسلامی برسیم. اگر این بنا با همان شموخ و عظمت، رو به تکامل حرکت بکند، آنگاه آنجه دستاورد خواهد شد، شاید هزار برابر آن چیزی است که یک مجموعه روحانیت در قبل از نظام جمهوری اسلامی می توانست انجام بدهد؛ یعنی وضع، این قدر تعیین کننده است.

در جمع علمای اراک 25-8-1379

تلاش برای تقویت نظام جمهوری اسلامی

مقام معظم رهبری : عزیزان!.. ما به هر حال در انقلاب و در نظام جمهوری اسلامی نقاط قوّت و ضعفی داریم. باید این نقاط قوّت را تقویت و آن نقاط ضعف را بتدریج کم کنیم. میتوان فهرستی از نقاط قوّت را در مقابل خود گذاشت و در کنارش هم نقاط ضعف را چید. غالباً هم روی این مسائل، کار و فکر شده است؛ یعنی چیزهایی نیست که نشود اینها را شناخت. ساز و کار حرکتِ عالَم و حرکتِ جوامع، یک ساز و کار کاملاً پیچیده است؛ یعنی صِرف این‌که ما مشکلات را بدانیم، دلیل بر این نیست که این مشکلات رفع شود؛ نه، همه ما انسان هستیم؛ انسان هم در حالِ یک مجاهدت دائمی است و به آن احتیاج دارد. همیشه باید با شیطان نفس و با شیطان خارجىِ موجود که راه خلاف را ترویج میکند، مبارزه کرد؛ یعنی همیشه یک مبارزه و یک مجاهدت دائمی و آگاهانه و هوشیارانه لازم است. سعی کنیم کمتر اشتباه شود. زمینه‌های پیشرفت بسیار زیاد است.

1379/11/27

حفظ رابطه معنوی مسئولان با مردم

مقام معظم رهبری : نباید دولت و مسؤولان دیگر را تنها گذاشت. امروز برای دشمنان اساسی انقلاب و جمهوری اسلامی، انگیزه‌هایی وجود دارد که طبق آن انگیزه‌ها باید بین مسؤولان کشور و مردم، فاصله ایجاد کنند و آن محبتی را که همیشه بین مسؤولان و مردم بوده است، بتدریج به سردی بدل کنند. نباید گذاشت چنین چیزی اتفاق بیفتد. حمله کردن به مسؤولان، متهم کردن مسؤولان، قضاوت خلاف واقع نسبت به مسؤولان، دل چرکین کردن مردم نسبت به مسؤولان، امروز خیانت است و قطعاً خلاف وظیفه میباشد.

دولت و رئیس‌جمهور، بیش از دیگر مسؤولان، به این حمایت و کمک و وصل قلبی و عاطفی با مردم احتیاج دارند. مسؤولان قضایی کشور هم، همین‌طورند. مجلس شورای اسلامی هم - که مرکز قانونگذاری و منتخب مردم و محل امید آنان است - همین‌طور میباشد. نباید مردم از مجلس و قوّه‌ی قضاییه ناامید بشوند و انتقاد و اعتراض نباید به حدی برسد که چهره‌ی اینها در چشم مردم، چهره‌ی مخدوشی بشود. بنابراین، نکته‌ی دوم، در پشتیبانی عمومی و حفظ علقه و وصل و ربط بین مردم و مسؤولان - که تاکنون بحمداللَّه بوده و بعد از این هم باید باشد - خلاصه میشود. این، تکلیف و وظیفه است. خلاف آن، خلاف وظیفه میباشد.                                                                                                                                                                                                                (دیدار با اعضای مجلس خبرگان 1-12-69)

تفکیک میان کاستی ها واصل نظام

مقام معظم رهبری : البته مشکلات هست، ممکن است این مشکلات عده‌یی را سرد و مسأله‌دار کند. بالاخره در یک خانواده، چنانچه غذای ظهر کمی دیرتر به دست آید، یا یک ذره نپخته‌تر باشد، یک حلقه از این مجموعه‌ی سلسله‌ی خانواده که ضعیفتر است، عصبانی میشود. آن‌که ظرفیت‌دارتر و پخته‌تر و صبورتر است و بیشتر به دورترها نگاه میکند، میگوید بالاخره یک روز غذا نپخته از آب درآمده، حالا چه کار کنیم؛ حالا ده دقیقه هم دیرتر شد، این‌که چیزی نیست. ولی آن‌که کم‌صبرتر، کم‌ظرفیت‌تر، عجله‌دارتر و بچه‌تر است، پا به زمین میکوبد، جیغ میکشد و داد و فریاد میکند؛ قهراً این هست. عده‌یی در این قضایا مسأله‌دار میشوند و برایشان مشکل پیش می‌آید. عده‌ی دومی از این مسأله‌دار شدن آنان به نحو غلط - یعنی با اهداف مغرضانه - استفاده میکنند: ببین چه‌طور غذا را بد درست میکند؛ ببین چه‌طور غذا را دیر میدهد! اینها مقاصد سیاسی دارند. البته یک دسته هم هستند که ولو دردشان هم می‌آید، اما صبر میکنند تا ببینند چه خواهد شد.

 در این‌جا روحانیت کجا قرار میگیرد؟ روحانیت نباید جزو دسته‌ی اول باشد؛ جزو دسته‌ی دوم و سوم هم نباید باشد. روحانیت باید در موضع کسی باشد که به مردم تفهیم میکند این قضیه ربطی به کلیت نظام ندارد: بله، ممکن است، فلان مشکل هم وجود دارد؛ اما مسؤولان هستند و ان‌شاءاللَّه درست خواهند کرد.

 توصیه نمیکنم که دایماً در موضع توجیه قرار بگیرید... میخواهم بگویم که در ذهن مردم، این را از کلیت نظام جدا کنید. گفته بشود که « بله، نظام جمهوری اسلامی است، دشمن هم زیاد دارد، مشکل هم زیاد دارد، مسؤولان خوب و دلسوزی هم دارد، باید ان‌شاءاللَّه حل بشود»

1370/08/20