روایت یک انتخاب
- در چهاردهمین روز از خرداد 1368 اعضای خبرگان رهبری دوبار در محل مجلس شورای اسلامی گردهم آمدند. صبح هنگام، اعضای این مجلس به همراه دیگر شخصیتهای بلند پایه کشوری و لشکری، در فضایی حزن آلود به وصیتنامهی سیاسی الهی حضرت امام حاوی عصاره اندیشهها ، آرمانها و تجربیات این عارف روحانی و پیر خردمند عرصه سیاست و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی که توسط آیتالله خامنهای قرائت گردید، گوش فرا دادند و در بعدازظهر این روز با تشکیل جلسهای فوق العاده به منظور تصمیمگیری درباره چگونگی استمرار رهبری نظام، طی اقدامی امید آفرین، مسئولیت خطیر ولایت امر را بر عهدهی آیتالله خامنهای نهادند.
- جلسه بعدازظهر خبرگان رهبری در چهاردهمین روز از خرداد 1368 به ریاست آیتالله مشکینی و با حضور اکثریت اعضای آن رسمیت یافت. در ابتدای این جلسه ، علیرغم آن که آیتالله منتظری پس از عتاب حضرت امام، با ارسال نامه مورخ 68/1/7 رسماً استعفای خود از قائممقام رهبری را اعلام داشته و حضرت امام نیز طی جوابیهای به تاریخ 68/1/8، از این اقدام استقبال کرده و آن را پذیرفته بودند، اعضای خبرگان به منظور مرتفع ساختن هرگونه شائبهای در این زمینه، طی یک رأیگیری، استعفا و برکناری مشارالیه از این مسئولیت را به رسمیت شناختند و آنگاه وارد شور برای تصمیمگیری درباره ولایت امر و رهبری نظام گردیدند
- چهاردهمین روز از خرداد 1368 در حالی برگزار گردید که شورای بازنگری قانون اساسی مصوب 1358 مشغول بحث و بررسی بر روی تعدادی از اصول این قانون از جمله اصول مربوط به ویژگیها و مشخصات رهبری نظام بود. در اصل پنجم قانون اساسی مصوب 1358، رهبری «فردی» یا «شورایی» نظام توسط فقیه یا فقهای عادل و با تقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر به رسمیت شناخته شده بود.
بر این اساس همچنان مسأله انتخاب «رهبر» یا «شورای رهبری» به صورت جدی مطرح بود و لذا بحثها بر این مسأله متمرکز گردید.
در این مرحله، موافقان استمرار رهبری نظام به صورت فردی، بعضاً به معرفی مصادیقی بدین منظور میپرداختند. در مقابل، دیدگاه موافقان تشکیل «شورای رهبری» - که آیت الله خامنهای نیز در این طیف قرار داشت- با انتقادات جدی مواجه میگردید که از یک سو مبتنی بر طرح اشکالات منطقی و اصولی بر آن بود و از سوی دیگر، از تجربیات ناموفق یک دهه گذشته در زمینه «مسئولیتهای شورایی» بهره میگرفت و تبعات ناشی از شکلگیری چنین شورایی را گوشزد میکرد.
- در چهاردهمین روز از خرداد 1368 در جلسه مجلس خبرگان رهبری ، طرفداران نظریه رهبری فردی، آیت الله العظمی گلپایگانی را به عنوان رهبر معرفی مینمایند، بر این نکته تأکید میورزند که آیت الله خامنهای معاونت ایشان را بر عهده داشته باشد.
آیت الله العظمی گلپایگانی اگر چه از شخصیتهای برجسته روحانی و قابل احترام از سوی همگان بودند ،اما غالب اعضای خبرگان با تصدی مسئولیت خطیر و پیچیده رهبری نظام از سوی این شخصیت موافقت نداشتند.
برای شواری رهبری نیز ترکیبها و افراد مختلفی پیشنهاد شدند:
پیشنهاد اول: آقایان خامنهای، مشکینی و موسوی اردبیلی
پیشنهاد دوم: افراد یاد شده به همراه آقایان هاشمی رفسنجانی و سید احمد خمینی
پیشنهاد سوم: آقایان خامنهای، مشکینی، موسوی اردبیلی، فاضل لنکرانی و جوادی آملی.
- پس از بحثهای فراوانی که درباره استمرار رهبری نظام به صورت فردی یا شورایی صورت میگیرد، نهایتاً اکثریت خبرگان نظر موافق خود را با انتخاب یک فرد به عنوان رهبر نظام در یک رأیگیری اعلام میدارند و بنابراین با کنار رفتن نظریه شورایی، بلافاصله یافتن مصداق رهبری در دستور کار قرار میگیرد و این بار، بیشتر از قبل نگاهها متوجه آیت الله خامنهای میگردد.
با به میان آمدن نام آیت الله خامنهای به عنوان رهبری نظام ، تنها یک نفر به مخالفت جدی با این مسأله میپردازد و پیش از آن که رأیگیری در اینباره صورت گیرد، خود را به پشت تریبون میرساند.
آیتالله خامنهای ابتدا به اعلام نظر خود مبنی بر موافقت با «شورایرهبری» میپردازند که با توجه به تصویب رهبری فرد از سوی خبرگان، بناچار از آن عبور میکنند.
در مرحله بعد ایشان تلاش میکنند تا نگاهها را از خود منصرف و به سوی دیگری معطوف دارند که این نیز به دلیل شناخت اعضای خبرگان از ایشان، مؤثر واقع نمیشود.
سپس ایشان با طرح سؤالی خاص در صدد برانگیختن واکنشی در قبال خویش بر میآید و لذا با قاطعیت از آیت الله آذری قمی که مؤکداً بر انتخاب ایشان به رهبری اصرار داشت، میپرسند چنانچه من رهبر شوم و حکمی کنم، شما تبعیت میکنید؟ پاسخ آیت الله آذری قمی به این سؤال که تبعیت از حکم ولی امر را بر خود واجب میشمارد، همه راهها را بر آیت الله خامنهای بست و ایشان در نهایت با اعلام مخالفت خویش با این انتخاب، تریبون را ترک مینمایند.
دقایقی پس از این، خبرگان با اکثریت قریب به اتفاق آرا، آیتالله خامنهای را به رهبری نظام برگزیده و مسئولیت سنگین ولایت امر را بر دوش ایشان میگذارند. ( ویژه نامه تداوم آفتاب)
- مقام معظم رهبری : مکرر از من به عنوان عضو شورای رهبری اسم میآوردند، که البته در ذهن خودم آن را رد میکردم، اگر چه به نحو یک احتمال برایم مطرح میشد که شاید واقعاً این مسئولیت را به من متوجه کنند. در همان موقع به خدا پناه بردم و روز شنبه قبل از تشکیل مجلس خبرگان، با تضرع و توجه و التماس، به خدای متعال عرض کردم: پروردگارا، تو که مدبر و مقدر امور هستی، چون ممکن است به عنوان عضوی از مجموعه شورای رهبری، این مسئولیت متوجه من شود، خواهش میکنم اگر این کار ممکن است اندکی برای دین و آخرت من زیان داشته باشد ، طوری ترتیب کار را بده که چنین وضعیتی پیش نیاید. واقعاً از ته دل میخواستم که این مسئولیت متوجه من نشود.
بالأخره در مجلس خبرگان بحثهایی پیش آمد و حرفهایی زده شد که نهایتاً به این انتخاب منتهی شد. در همان مجلس، کوشش و تلاش و استدلال و بحث کردم، تا این کار انجام نگیرد، ولی انجام گرفت و این مرحله گذشت. من همین الآن خودم را یک طلبه معمولی و بدون برجستگی و امتیازی خاص میدانم، نه فقط برای این شغل با عظمت و مسئولیت بزرگ بلکه - همان طور که صادقانه گفتم- برای مسئولیتهای به مراتب کوچکتر از آن، مثل ریاستجمهوری و کارهای دیگری که در طول این ده سال داشتم. اما حالا که این بار را روی دوش من گذاشتند، با قوت خواهم گرفت؛ آن چنان که خدای متعال به پیامبرانش توصیه فرمود : «خذها بقوه»
برای این مسئولیت، از خدا استمداد کردم و باز هم استمداد میکنم و هر لحظه و هر آن ، در حال استمداد از پروردگار هستم تا بتوانم این مسئولیت را در حد وسع خودم - که تکلیف هم بیش از وسع نیست - با قدرت و قوت و حفظ شأن والای این مقام ، حفظ کنم و انجام بدهم. این تکلیف من است که امیدوارم انشاءالله مشمول لطف و ترحم الهی و دعای ولیعصر (عج) و مؤمنین صالح باشم.»
12/4/1368
www1.jamejamonline.ir/paperctgs.aspx?SID=259