سفارش تبلیغ
صبا ویژن

منبر سیاسی

بسیج شجره طیبه

خصوصیات بسیج شجره طیبه

مقام معظم رهبری: اولاً این مجموعه ی عمومىِ مردمی از اول دارای سازماندهی بود؛ این یک خصوصیت منحصربه فرد است. این سازماندهی کمک کرد به این که این حرکت عظیم مردمی راه خودش را گم نکند. وقتی سازماندهی بود، یعنی هدایت در آن هست، بصیرت در آن هست، تمرکز در تصمیمگیری هست، اراده ی مردم هست؛ اما از تندروی، از زیاده روی، از کجروی، از خطاهای فاحش، جلوگیری میکند. 1391/07/24

مقام معظم رهبری: یک خصوصیت دیگر این است که همه ی قشرها در بسیج حضور دارند؛ شهری هست، روستائی هست، جوانِ نوخاسته ی نوسال هست، پیرمرد کهنسال هم هست. چقدر در جنگ، رادیوهای خارجی و مبلّغین معاند و مغرض گفتند که جمهوری اسلامی بچه های نابالغ را به جنگ میفرستد. بله، بچه های نابالغ میرفتند، اما کسی آنها را به جنگ نمیفرستاد. آنها میآمدند با گریه، با زاری، با دست بردن در شناسنامه، با رضایت گرفتن از پدر و مادر به زور گریه، با قاطی شدن بین رزمندگان، خودشان را به جبهه میرساندند. اینها واقعیت است. پیر و جوان، تحصیلکرده و غیرتحصیلکرده در بسیج حضور دارند. 1391/07/24

مقام معظم رهبری: خصوصیت دیگر، پابه رکاب بودن است. خب، عزیز من! سی و سه سال از انقلاب میگذرد. حضور تودهای در انقلابهای گوناگون، یک ماه بود، دو ماه بود، حداکثر یک سال بود؛ بعد تمام شد. اینجا هم کسانی که میخواستند زندگی را و جمهوری اسلامی را از روی دستورالعملهای غربی تنظیم کنند و ترتیب بدهند، همین سفارش را میکردند. اوائل انقلاب سفارش میکردند که خیلی خوب، انقلاب تمام شد، مردم بروند خانههاشان. در انقلابهای دیگر، مردم رفتند خانه هاشان؛ اما سی و سه سال از انقلاب میگذرد، بسیج در صحنه است، در عرصه است، پابه رکاب است. 1391/07/24

مقام معظم رهبری: یکی از خصوصیات، خودسازی است. ما باید خودمان را تربیت کنیم. منِ مسنِ پیرمرد هم احتیاج دارم خودم را تربیت کنم، خودم را مهار کنم، خودم را حفظ کنم. حرکت در جوان سریعتر، تصمیمگیری سریعتر، اقدام سریعتر است؛ بنابراین مراقبت و محافظت و خودسازی هم بسیار حساستر است. خودسازی، کار سهل و ممتنعی است؛ هم آسان است، هم سخت است. اگر در محیطی قرار بگیریم که مناسب باشد، مساعد باشد، میشود آسان. شما مثلاً اهل توجه اید، اهل دعا و اهل تضرع و اهل گریه هستید. گاهی انسان در یک محیطی قرار میگیرد که محیط، محیط تضرع و گریه و توجه است؛ همه ی دلها به سوی خداست، همهی اشکها جاری است؛ اینجا حالت تضرع برای انسان آسانتر دست میدهد. 1391/07/24

مقام معظم رهبری: یک مسئله هم در بسیج، مسئله ی ایثار است.. یعنی از سهم خود، از حق خود برای دیگران گذشت کردن، و به نفع دیگران از حق خود صرف نظر کردن.. ما افراد بشر، دائم در کنار لغزشگاه داریم حرکت میکنیم. جاذبه ها ما را به خود فرامیخواند. دنبال منافع شخصی حرکت میکنیم. منافع شخصی، ما را جذب میکند. گاهی به خاطر منافع خودمان، حاضریم حق دیگران را هم پامال کنیم. باید مراقب خودمان باشیم. خودسازی بسیجی، یکی از خصوصیاتش همین است که بتواند این روحیه را در خود تقویت کند و پرورش دهد که ایثار کند. 1391/07/24

مقام معظم رهبری: یکی از مسائل مهم، مسئله ی بصیرت است ؛ بصیرت در این دوران و در همه ی دورانها به معنای این است که شما خط درگیری با دشمن را تشخیص دهید؛ کجا با دشمن درگیری است؟ بعضیها نقطه ی درگیری را اشتباه میکنند؛ خمپاره و توپخانه ی خودشان را آتش میکنند به سمت یک نقطه ای که آنجا دشمن نیست، آنجا دوست است. بعضیها رقیب انتخاباتی خودشان را «شیطان اکبر» به حساب میآورند! شیطان اکبر آمریکاست، شیطان اکبر صهیونیسم است؛ رقیب جناحی که شیطان اکبر نیست، رقیب انتخاباتی که شیطان اکبر نیست. من طرفدار زیدم، شما طرفدار عمروئی؛ من شما را شیطان بدانم؟ چرا؟ به چه مناسبت؟ در حالی که زید و عمرو هر دو ادعای انقلاب و اسلام میکنند، در خدمت اسلام و در خدمت انقلابند. 1391/07/24

مقام معظم رهبری: خط درگیری با دشمن را مشخص کنیم. گاهی هست که یک نفری در لباس خودی است، اما حنجره ی او سخن دشمن را تکرار میکند! خب، او را باید نصیحت کرد؛ اگر با نصیحت عمل نکرد، انسان با او باید حد و مرز تعریف کند: خط فاصل. جدا میشویم. اگر بناست شما با همان احساساتی که رژیم صهیونیستی نسبت به جمهوری اسلامی دارد بخواهی در مقابل جمهوری اسلامی بایستی و حرف بزنی، خب با رژیم صهیونیستی چه فرقی داری؟ اگر با همان منطقی که آمریکا در مقابل جمهوری اسلامی عمل میکند، شما بخواهی با آن منطق با جمهوری اسلامی تعامل کنی، خب شما با آمریکا فرقی نداری. این مسئله جداست. اما یک وقت هست که نه، اینجوری نیست. ممکن است اختلافات، اختلافات عمیقی هم باشد، اختلافات بزرگی هم باشد، اما انسان دشمن را با غیردشمن نباید اشتباه کند؛ دشمن حساب دیگری دارد، غیردشمن حساب دیگری دارد. خط درگیری با دشمن را باید ترسیم کرد، مشخص کرد؛ این بصیرت میخواهد. بصیرتی که ما عرض میکنیم، این است.

 

 یک عده ای از آن طرف میافتند، یک عدهای از این طرف میافتند. یک عدهای با دشمن هم معامله ی دوست میکنند، فریاد دشمن را هم نمیشناسند، چون از حنجره ی دیگری در میآید؛ یک عده هم از این طرف، هرکسی که اندک اختلاف سلیقه ای با آنها دارد، به حساب دشمن میگذارند! بصیرت، آن خط وسط است؛ آن خط درست است. 1391/07/24