سفارش تبلیغ
صبا ویژن

منبر سیاسی

قیام عاشورا 1

انقلاب اسلامی، فرصتی برای عاشورایی شدن

مقام معظم رهبری : ما چند سال به حادثه ی عاشورا نگاه کردیم گفتیم : « یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ فَأَفُوزَ فَوْزا عَظِیماً». چقدر ما از دور، حسین بن علی علیه السلام را تماشا کردیم؛ چقدر از دور دستی بر آتش گرفتیم؛ چقدر آرزو کردیم در خط اسلام می بودیم، همت می کردیم، کمک می کردیم و فداکاری می کردیم، آیا وقت آن نرسیده است که ما همه ی آن آرمانها و آرزوها را در خود تجربه کنیم، ایمان خود را بیازماییم، موضع درست خود در این طبقه بندی و گروه بندی پیدا کنیم؟ 8-8-1357


تلاش امامان برای تشکیل حکومت اسلامی

مقام معظم رهبری : یکی از کارها، مشاغل و شئون امام، این است که اگر نظام سیاسی و اجتماعی اسلام بر سرکار است، آن را حفظ کند و اگر نیست، کوشش کند آن را بوجود آورد. به زندگی ائمه ما نگاه کنید... ائمه ما گروه مبارزی بودند، رهبران مبارزی بودند که یک شبکه ی عظیم تبلیغاتی و سیاسی را در سراسر کشور عظیم اسلامی اداره می کردند... این مبارزات سیاسی برای چه انجام می گرفت؟ برای این بود که می خواستند حکومت اسلامی، حکومت علوی و نبوی و حکومت قرآن را در جامعه برپا کنند.24-3-58

هنگامه ی قیام عاشورا

مقام معظم رهبری : در دوران زندگی حسین بن علی علیه اسلام یک نظام فاسد به تمام معنا بر سر کار بود؛هم در حق ضعفا ظلم می شد، هم ارزشهای انسانی از بین رفته بود؛ هم دین خدا که بهترین چارچوب برای تامین عدالت اجتماعی است، بکلی فراموش شده بود؛ زحمات پیغمبر صلی الله علیه و آله پایمال شده و جامعه بکلی گمراه شده بود. در این شرایط، یک وظیفه بزرگ و سنگین بر سر راه انسان آزاده و بزرگ منش و مسلمان واقعی وجود داشت، و آن این بود که مردم را بیدار کند، آگاه کند، در مقابل آن نظام مسلط جبار ظالم شهوتران و دور از معنویات و ارزشهای اخلاقی بایستد و با آن ایستادگی، هم مردم را بیدار کند، هم یک درس در تاریخ بگذارد.21-6-65

ویژگی حوادث تاریخی

مقام معظم رهبری: حوادث تاریخی را به آسانی نمی شود جمع بندی کرد؛ زمان لازم دارد؛ دید عمیق و بصیرت لازم دارد. بسا انسان حادثه ای را با نگاه سطحی، یک جور قضاوت کند،اما وقتی زمان میگذرد و جوانب قضیه را مطالعه می کند،قضاوت عوض شود...

وقتی به شهادت حسین بن علی علیه السلام نگاه می کنیم، قضاوت اولی و نسبت به کوتاه مدت همین است که «فان الدنیا بعدک مظلمه» دنیا دیگر تاریک شد.

اما وقتی با توجه به آثار بلند مدت ،همان حادثه را نگاه می کنیم، می بینیم اگر آن شهادت نبود، آن فداکاری و آن مقاومت نبود، دنیا به فقدان نور اسلام و قرآن، مُظلَم می شد. در حوادث زمان ما به همین گونه است. یک ملت اگر بخواهد از حوادث تاریخی درس بگیرد و درباره آن حوادث، قضاوت درست داشته باشد،باید هم به کوتاه مدت نگاه کند، هم به بلند مدت.7-4-64

کربلا امتداد هجرت پیامبر

مقام معظم رهبری : آنچه در دوران امام حسین علیه السلام مورد تهدید بود،حاکمیت اسلام بود،قدرت سیاسی اسلام بود،زمامداری بر مبنای احکام اسلامی بود... پس می توانیم قاطعانه ادعا کنیم که حرکت حسین بن علی در حقیقت حرکت خونینی بر ضد جدایی دین از سیاست بود... دنباله هجرت پیغمبر صلی الله علیه و آله برای تشکیل نظام اسلامی بود؛منتها پیغمبر می خواست این نظام را بنیانگذاری کند و حسین بن علی علیه السلام می خواست این نظام را بازسازی کند؛ بعد از آنکه به دست حکومت بنی امیه و دشمنان دین از مسیر اصلی منحرف شده بود.6-6-66

تفاوت رفتارسیاسی امامان

مقام معظم رهبری : امام معصوم که وجودش و حرکتش و فعالیتهایش بر طبق امر خدا و دقیقا در جهت وظایف الهی است، در هر زمانی آن عملی را انجام می دهد که اقتضای زمان، آن را ایجاب می کند.11-2-68

در بین آل رسول خدا پرشورترین از همه کیست؟ شهادت آمیزترین زندگی را چه کسی داشته است؟ غیرتمندترین آنها برای حفظ دین در مقابل دشمن، چه کسی بوده است؟ حسین بن علی علیه السلام بوده است. آن حضرت در صلح،با امام حسن علیه السلام شریک بودند.صلح را تنها امام حسن نکرد؛ امام حسن و امام حسین این کار را کردند؛ منتها امام حسن جلو بود و امام حسین پشت سر او بود. امام حسین جزو مدافعان ایده ی صلح امام حسن بود. وقتی در یک مجلس خصوصی، یکی از یاران نزدیک – از این پرشورها و پر حماسه ها – به امام مجتبی اعتراضی کرد، امام حسین با او برخورد کردند.10-12-68

قیام عاشورا؛ عمل به تکلیفی اساسی

مقام معظم رهبری : بخشی ازهرمکتبی به این اختصاص دارد که اگر این مجموعه و بنا به ویرانی تهدید شد، چه باید کرد؟.. آیا باید نشست و تماشاگر این ویرانی بود؟ یا باید در مقابل آن به تبیین و روشنگری افکار دست زد؟ یا باید در انتظار فرصت مناسب ماند؟ یا باید خودکشی کرد و مرگ را بر آن زندگی که در آن به دین خدا عمل نمیشود، ترجیح داد؟...

زمان امیرالمومنین چنین وضعی پیش نیامد.. زمان امام حسن هم چنین وضعی پیش نیامد؛ یعنی دوران معاویه دورانی نبود که احساس بشود بنای دین مشرف به ویرانی است.. زمان معاویه شرایط به آن بحران و شدت فساد و ویرانی نرسید که زمان یزید رسید. زمان یزید اساس بنا مشرف به تهدید و ویرانی بود؛ زیرا حتی ظواهر امرهم قرار بود دیگر رعایت نشود.. آن وقت امام حسین قیام کرد.. نفس قیام، همان تکلیف بود؛ تا سرحد کشته شدن به بدترین وضع و فجیع ترین شکل. 10-6-66

نقد دو نظریه درباره ی هدف قیام حضرت اباعبدالله

الف – هدف تشکیل حکومت بود

ب – هدف شهادت بود

ج – هدف جلوگیری از انحراف اصل اسلام

مقام معظم رهبری: دوست دارند چنین بگویند که حضرت خواست حکومت فاسد یزید را کنار بزند و خود یک حکومت، تشکیل دهد. این هدفِ قیام ابی‌عبداللَّه علیه‌السّلام بود. این حرف، نیمه‌درست است؛ نمیگویم غلط است. اگر مقصود از این حرف، این است که آن بزرگوار برای تشکیل حکومت قیام کرد؛ به این نحو که اگر ببیند نمیشود انسان به نتیجه برسد، بگوید نشد دیگر، برگردیم؛ این غلط است.

 بله؛ کسی که به قصد حکومت، حرکت میکند، تا آن‌جا پیش میرود که ببیند این کار، شدنی است. تا دید احتمال شدنِ این کار، یا احتمال عقلایی وجود ندارد، وظیفه‌اش این است که برگردد. اگر هدف، تشکیل حکومت است، تا آن‌جا جایز است انسان برود که بشود رفت. آن‌جا که نشود رفت، باید برگشت. اگر آن کسی که میگوید هدف حضرت از این قیام، تشکیل حکومت حَقّه علوی است مرادش این است این درست نیست؛ برای این‌که مجموع حرکت امام، این را نشان نمیدهد. 1374/03/19

مقام معظم رهبری: در نقطه مقابل، گفته میشود: نه آقا، حکومت چیست؛ حضرت میدانست که نمیتواند حکومت تشکیل دهد؛ بلکه اصلاً آمد تا کشته و شهید شود! این حرف هم مدّتی بر سرِزبانها خیلی شایع بود! بعضی با تعبیرات زیبای شاعرانه‌ای هم این را بیان میکردند.. این حرف را هم، ما در اسناد و مدارک اسلامی نداریم که برو خودت را به کام کشته شدن بینداز. ما چنین چیزی نداریم. شهادتی را که ما در شرع مقدّس میشناسیم و در روایات و آیات قرآن از آن نشان میبینیم، معنایش این است که انسان به دنبال هدف مقدّسی که واجب یا راجح است، برود و در آن راه، تن به کشتن هم بدهد. این، آن شهادتِ صحیح اسلامی است. اما این‌که آدم، اصلاً راه بیفتد برای این‌که «من بروم کشته شوم» یا یک تعبیر شاعرانه چنینی که «خون من پای ظالم را بلغزاند و او را به زمین بزند»؛ اینها آن چیزی نیست که مربوط بدان حادثه به آن عظمت است. در این هم بخشی از حقیقت هست؛ اما هدفِ حضرت، این نیست. 1374/03/19

مقام معظم رهبری: کسانی که گفته‌اند «هدف، حکومت بود»، یا «هدف، شهادت بود»، میان هدف و نتیجه، خَلط کرده‌اند. نخیر؛ هدف، اینها نبود. امام حسین علیه‌السّلام، هدف دیگری داشت؛ منتها رسیدن به آن هدف دیگر، حرکتی را میطلبید که این حرکت، یکی از دو نتیجه را داشت: «حکومت»، یا «شهادت». البته حضرت برای هر دو هم آمادگی داشت...

امام حسین باید قیام کند؛ زیرا انحراف پیدا شده است. برای این‌که بعد از معاویه کسی به حکومت رسیده است که حتّی ظواهر اسلام را هم رعایت نمیکند! شُرب خَمر و کارهای خلاف میکند. تعرّضات و فسادهای جنسی را واضح انجام میدهد. علیه قرآن حرف میزند. علناً شعر برخلاف قرآن و بر رّد دین میگوید و علناً مخالف با اسلام است! منتها چون اسمش رئیس مسلمانهاست، نمیخواهد اسم اسلام را براندازد. او عامل به اسلام، علاقه‌مند و دلسوز به اسلام نیست؛ بلکه با عمل خود، مثل چشمه‌ای که از آن مرتب آب گندیده تراوش میکند و بیرون میریزد و همه دامنه را پر میکند، از وجود او آب گندیده میریزد و همه جامعه‌ی اسلامی را پر خواهد کرد!..

پس هدف، عبارت شد از بازگرداندن جامعه اسلامی به خطّ صحیح. چه زمانی؟ آن وقتی که راه، عوضی شده است و جهالت و ظلم و استبداد و خیانتِ کسانی، مسلمین را منحرف کرده و زمینه و شرایط هم آماده است. 1374/03/19

مقام معظم رهبری: دو نوع انحراف داریم. یک وقت مردم فاسد میشوند اما احکام اسلامی از بین نمیرود؛ لیکن یک وقت مردم که فاسد میشوند، حکومتها هم فاسد میشوند، علما و گویندگان دین هم فاسد میشوند! از آدمهای فاسد، اصلاً دین صحیح صادر نمیشود. قرآن و حقایق را تحریف میکنند؛ خوبها را بد، بدها را خوب، منکر را معروف و معروف را منکر میکنند! خطّی را که اسلام - مثلاً - به این سمت کشیده است، صدوهشتاد درجه به سمت دیگر عوض میکنند! اگر جامعه و نظام اسلامی به چنین چیزی دچار شد، تکلیف چیست؟

 البته پیغمبر فرموده بود که تکلیف چیست؛ قرآن هم فرموده است: «من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتی اللَّه بقوم یحبّهم و یحبّونه»

... امام حسین قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی، یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامی است، انجام دهد. 1374/03/19

عواملی که مصیبت عاشورا را تبدیل به عظیم ترین مصیبت کرده اند:

1- مخالفت همه ی دنیا با قیام؛

2- مخفی بودن قدر و بهای فداکاری عاشورا؛

3- اختناق شدید در جامعه؛

4- بی نظیر بودن یاوران و بستگان اباعبدالله الحسین؛

5- شهادت بهترین ها در برابر چشمان امام حسین؛

6- شهادت های تکان دهنده؛

7- تشنگی، گرسنگی، خستگی و تنهایی پیش از شهادت؛

8- مصیبت ها واسارت خاندان اهل بیت پس از شهادت اباعبدالله علیه السلام.

براساس سخنان تاریخ 6-6-67 مقام معظم رهبری

سه ویژگی برجسته اباعبدالله علیه السلام

برجستگی وجود اباعبداللَّه علیه‌السّلام دارای ابعاد است ... ولی اگر دو، سه صفت برجسته را در میان همه این برجستگیها اسم بیاوریم :

 ?یکی از آنها «اخلاص» است؛ یعنی رعایت کردن وظیفه خدایی و دخالت ندادن منافع شخصی و گروهی و انگیزه‌های مادّی در کار.

?صفت برجسته دیگر «اعتماد به خدا» ست. ظواهر حکم میکرد که این شعله در صحرای کربلا خاموش خواهد شد... ولی اعتماد به خدا حکم میکرد که علی‌رغم این ظواهر، یقین کند که حرف حق و سخن درست او غالب خواهد شد..

 

?خصوصیت سوم، شناختن «موقع» است. امام حسین علیه‌السّلام در فهم «موقع» اشتباه نکرد. در قبل از حادثه کربلا، ده‌سال امامت و مسؤولیت با او بود. آن حضرت در مدینه مشغول کارهای دیگری بود و کار کربلایی نمیکرد؛ اما به مجرّد این که فرصت به او اجازه داد که آن کار مهم را انجام دهد، فرصت را شناخت و آن را چسبید؛ موقع را شناخت و آن را از دست نداد. 1377/09/02